روزمرگی های دختری از جنس باد



راستش نمیدونم چی بگم،من خیلی بدهکارم به تئاتر،به هنر،به خانه جوان و از همه مهم تر به استاد ش.ل کلی بدهکارم،من مدیونشون هستم که منو با دنیای بیرون آشنا کردن،بهم اجازه دادن به خیلی از ترس هام غلبه کنم،بهم اجازه دادن 6 ساعتِ تمام با دوستای تئاترم باشم درحالی که بدونم اونهمه پسر رو چطور ببینم و نگاه های برادرانه ی اونارو درک کنم،من عاشق این جمع هام وقتی هیچ ترسی ندارم و از لحظه به لحظه ی باهم بودن ها لذت می برم.می خوام بگم،من امروز 6 ساعت از روزم رو مشغول تئاتر بودم و فهمیدم:چه زیبا حسیست انجام دادن کاری که قلبا دوستش داری!


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بنویسید و بنویسید و بنویسید افزایش قد پست های من نظامیان متحد فروشگاه هزارپیچ خرید پیچ و مهره خشکه و فولادی معلما مهدی بلاگ نمایندگی خرید کفتر کاکل به سر لری روانشناسی کودک و تربیت فرزند داروهای گیاه